Letra de Del Khoshi
کفیتو بپوش و لباس تن کن
میخوام ببرمت جایی که ماجراس، چن دور
بزنی ببینی چند چنده شهر
میخوام ببرمت جایی که ماجراس، چن دور
بزنی ببینی چند چنده شهر
و بعد بشینی یه نمه پر کندهتر
من، همون که خوش بود یه وقتی
سر حال و سنگی، سف بود میفهمی
همه چی پیچید و همینه صاف
روزاشم مث همه حتا روز تحویل سال، هه
همیشه متنا بلند بوده مشتی
رفیق هر نوعش، با هر نوعی گشتیم
و دیدیم تهش با زخمی تنهاییم
ولی خو خوش گذشت یه وقتایی
غصه که مال قصههاست
خوشیم همه جوره رو زمین با چشم باز
همین ، دلیلی شد بیمار و بیدل
یا سادهترش میشه یه گرگ بارون دیده
تمام طول روزتو میکنی تخمی
سپری فکر به چیزی که باختی ببری
اون مغزتو میگاد مث سگ پشیمونی
تو گفته بودی که راه سختو میتونی
اما بعد دیدی تویی و کمی مایه تو جیب
به جایی نمیرسی با این قدمای کوچیک
این زندگی گفت دوتا چیزو یاد پس بگیر
من، همون که خوش بود یه وقتی
سر حال و سنگی، سف بود میفهمی
همه چی پیچید و همینه صاف
روزاشم مث همه حتا روز تحویل سال، هه
همیشه متنا بلند بوده مشتی
رفیق هر نوعش، با هر نوعی گشتیم
و دیدیم تهش با زخمی تنهاییم
ولی خو خوش گذشت یه وقتایی
غصه که مال قصههاست
خوشیم همه جوره رو زمین با چشم باز
همین ، دلیلی شد بیمار و بیدل
یا سادهترش میشه یه گرگ بارون دیده
تمام طول روزتو میکنی تخمی
سپری فکر به چیزی که باختی ببری
اون مغزتو میگاد مث سگ پشیمونی
تو گفته بودی که راه سختو میتونی
اما بعد دیدی تویی و کمی مایه تو جیب
به جایی نمیرسی با این قدمای کوچیک
این زندگی گفت دوتا چیزو یاد پس بگیر