Letra de Mahze Mokhalefat
[آلبوم مجاز / متن آهنگ "محض مخالفت" از هیچکس]
[قسمت اول]
[قسمت اول]
جامعه منو هضم نکرد
تُف سَر بالام
ولی نمیترسم
نمیترسم، نمیترسم، نمیترسم
میگن یه تختهم کمه
ولی هنوز میتونی روم حساب کنی
هنوز ویرونیمون جلو چشه عدالت
شِر و وره
نمیذارن اقلیت جلو بره، نه
شِر و وره حق
عقیده، رنگ پوست
متفاوت، یه غریبه
گوشه گیر، خمیده
سُنت، خرافات
فَرقا، ترسناک
جنگ، دعوا
محض مخالفت
خون قرمز
نژادای مختلف تو رگام
نه، یه مشت گرهکردهم
شک توی کلهم
یه شیعهم تو بحرین
اَرمنی تو جنگ جهانی اول
ولیکن سبزم، مثل سَروم
اونم وقتیکه همهی اونای دیگه زردن
یه گشنهم که معلومه دندهش
یکی بهش تجاوز میشه و ضجهش
ضجهش منم
وقتی میگن شل کن
حال بکنیم جِنده
من ماهیچهایام که سِفته
حاجیت محض مخالفت، علمه
هفتاد و دو تن تشنه
حرف گالیلهم که گفتن کِذبه
من یه زن افغان همجنسگرام، تو ایران
که میگن یه فحش زشته
[همخوان]
میبندن چشامو
میخوان دیگه هیچی نبینم
میبندن دستامو
میخوان دیگه حقمو نگیرم
میبندن چشامو
میخوان دیگه هیچی نبینم
میبندن دستامو
میخوان دیگه حقمو نگیرم
[قسمت دوم]
یه استرالیایی بومیام
که صد سال پیش
بچهشو ازش، به زور گرفتن
یه سابقهدارم که بهش کار نمیدن و
شده واسه سلول، دلش تنگ
جامعهایام که آدماش
با دیدن بیعدالتی شور گرفتن
بچهایام که پدرش
سَرکوفت بهش زد
یه خبرنگار بیطرف که
هر دوطرف باهاش بَدن
زنیام که تو بانک تصمیم گرفتن
چون زنه، بهش وام ندن
انقدر مخالف دیکتاتوریام که
مویرگام به فکر سرنگونی شاهرگن
همه بام بَدن
(دااااد)
یه الفبچه وسط دالاس
محاصره شده و
رنگ پوستش سیاس
بهش شلیک میکنن
با اینکه دستاش بالاس
این آدمو نمیشناسی
منطق استدلالاس
گُلیام که درمیاد از شکاف دیوار
محض مخالفت مستقلم و
همه اجازه میخوان
آدمیام که کارتنخوابا رو میدید
و بالاخونه رو اجاره میداد
خط بریلم
صعودیام همیشه، سیرم
همه ادای احترامو درمیارن
من ادای دَینَم
توی چشم سُنَت، یه عیبم
[همخوان]
میبندن چشامو
میخوان دیگه هیچی نبینم
میبندن دستامو
میخوان دیگه حقمو نگیرم
میبندن چشامو
میخوان دیگه هیچی نبینم
میبندن دستامو
میخوان دیگه حقمو نگیرم
تُف سَر بالام
ولی نمیترسم
نمیترسم، نمیترسم، نمیترسم
میگن یه تختهم کمه
ولی هنوز میتونی روم حساب کنی
هنوز ویرونیمون جلو چشه عدالت
شِر و وره
نمیذارن اقلیت جلو بره، نه
شِر و وره حق
عقیده، رنگ پوست
متفاوت، یه غریبه
گوشه گیر، خمیده
سُنت، خرافات
فَرقا، ترسناک
جنگ، دعوا
محض مخالفت
خون قرمز
نژادای مختلف تو رگام
نه، یه مشت گرهکردهم
شک توی کلهم
یه شیعهم تو بحرین
اَرمنی تو جنگ جهانی اول
ولیکن سبزم، مثل سَروم
اونم وقتیکه همهی اونای دیگه زردن
یه گشنهم که معلومه دندهش
یکی بهش تجاوز میشه و ضجهش
ضجهش منم
وقتی میگن شل کن
حال بکنیم جِنده
من ماهیچهایام که سِفته
حاجیت محض مخالفت، علمه
هفتاد و دو تن تشنه
حرف گالیلهم که گفتن کِذبه
من یه زن افغان همجنسگرام، تو ایران
که میگن یه فحش زشته
[همخوان]
میبندن چشامو
میخوان دیگه هیچی نبینم
میبندن دستامو
میخوان دیگه حقمو نگیرم
میبندن چشامو
میخوان دیگه هیچی نبینم
میبندن دستامو
میخوان دیگه حقمو نگیرم
[قسمت دوم]
یه استرالیایی بومیام
که صد سال پیش
بچهشو ازش، به زور گرفتن
یه سابقهدارم که بهش کار نمیدن و
شده واسه سلول، دلش تنگ
جامعهایام که آدماش
با دیدن بیعدالتی شور گرفتن
بچهایام که پدرش
سَرکوفت بهش زد
یه خبرنگار بیطرف که
هر دوطرف باهاش بَدن
زنیام که تو بانک تصمیم گرفتن
چون زنه، بهش وام ندن
انقدر مخالف دیکتاتوریام که
مویرگام به فکر سرنگونی شاهرگن
همه بام بَدن
(دااااد)
یه الفبچه وسط دالاس
محاصره شده و
رنگ پوستش سیاس
بهش شلیک میکنن
با اینکه دستاش بالاس
این آدمو نمیشناسی
منطق استدلالاس
گُلیام که درمیاد از شکاف دیوار
محض مخالفت مستقلم و
همه اجازه میخوان
آدمیام که کارتنخوابا رو میدید
و بالاخونه رو اجاره میداد
خط بریلم
صعودیام همیشه، سیرم
همه ادای احترامو درمیارن
من ادای دَینَم
توی چشم سُنَت، یه عیبم
[همخوان]
میبندن چشامو
میخوان دیگه هیچی نبینم
میبندن دستامو
میخوان دیگه حقمو نگیرم
میبندن چشامو
میخوان دیگه هیچی نبینم
میبندن دستامو
میخوان دیگه حقمو نگیرم